داریوش شایگان از انگشت شمار بزرگانی بود که آرزوی دیدار و مصاحبتش را داشتم، آرزویی که اینک باید با خود به گور برم. اما چرا اشتیاق وافر به زیارت او داشتم؟ آیا نوعی همخونی بود؟ شاید. چندی توفیق رفیقم بود که از محضر خواهر فرزانه شان، دکتر یگانه شایگان، فلسفه یونان باستان بیاموزم. روزی مجلاتی … ادامه خواندن در رسای یک روشنفکر اصیل
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.